مریم امیدخدا؛ سید رسول تودار
چکیده
هدف پژوهش حاضر واکاوی چگونگی بهرهمندی برنامهریزی آموزش مشارکتی در فعالیتهای فرهنگی کتابخانههای عمومی میباشد. در این پژوهش از رویکرد کیفی و روش نظریه زمینهای استفاده شده است. چهار کتابخانه از کتابخانههای عمومی شهر تهران با فعالیتهای فرهنگی زیاد انتخاب شدند، سپس به روش نمونهگیری نظری،10 عضو، 3 مسئول و 6 کتابدار، ...
بیشتر
هدف پژوهش حاضر واکاوی چگونگی بهرهمندی برنامهریزی آموزش مشارکتی در فعالیتهای فرهنگی کتابخانههای عمومی میباشد. در این پژوهش از رویکرد کیفی و روش نظریه زمینهای استفاده شده است. چهار کتابخانه از کتابخانههای عمومی شهر تهران با فعالیتهای فرهنگی زیاد انتخاب شدند، سپس به روش نمونهگیری نظری،10 عضو، 3 مسئول و 6 کتابدار، 32 غیرعضو محلی انتخاب شدند. دادهها بامصاحبه نیمه طراحی شده گرداوری، و برای تجزیه وتحلیل از روش رمزگذاری نظری استفاده شد. نتایج نشان دادند که کتابخانههای عمومی نتوانستهاند در برنامهریزی آموزش مشارکتی در فعالیتهای فرهنگی نقش بازی کنند. بها ندادن به خرد جمعی و جامعه در برنامهریزی فعالیتهای فرهنگی، بیاعتمادی به مردم و کتابداران در برنامهریزی فعالیتهای فرهنگی، نبود انجمنهای داوطلب و تشکلهای مردمی برای اجرای فعالیتهای فرهنگی، و پایین بودن کمیت و کیفیت فعالیتهای فرهنگی کتابخانههای عمومی سبب بینقشی کتابخانههای عمومی بوده است. پیامدهای عدم بکارگیری برنامه ریزی مشارکتی عبارتند از: عدم اعتماد به مشارکت محلی، عدم بکارگیری ظرفیتهاو پتانسیل محلی، عدم توانایی جذب مخاطب و عضو، کاهش تعامل با سازمانها و مراکز فرهنگی، عدم تحقق اهداف کتابخانه که رضایت عضو وارباب رجوع و جذبان به کتابخوانی. همچنین بکارگیری برنامهریزی آموزش مشارکتی در فعالیتهای فرهنگی توسط کتابخانههای عمومی با تعامل با کتابداران در راستای استفاده آر تجربیات و بهرهگیری تخصص در زمینه فعالیتهای فرهنگی، تلاش بر حفظ و تقویت اعتماد و ارتباط با اعضا و جامعه بالقوه در طراحی و اجرای فعالیتهای فرهنگی و کتابخوانی، ارتباط گیری بیشتر با جامعه و مراکز آموزشی فرهنگی و سازمانهای اطراف کتابخانههای عمومی امکان پذیر خواهد بود.
سید رسول تودار
چکیده
مطالعه حاضر با هدف تحلیل محتوای کتاب علوم پایه نهم دوره اول متوسطه بر اساس مدل آموزشی مونتهسوری انجام شد. روش تحقیق حاضر توصیفی از نوع تحلیل محتوا بود. جامعه آماری این پژوهش، کتابهای درسی دوره اول متوسطه در سال تحصیلی 1398- 1397 بود که توسط دفتر برنامهریزی و تألیف کتابهای درسی، تألیف و چاپ شد. با استفاده از روش نمونهگیری هدفمند، ...
بیشتر
مطالعه حاضر با هدف تحلیل محتوای کتاب علوم پایه نهم دوره اول متوسطه بر اساس مدل آموزشی مونتهسوری انجام شد. روش تحقیق حاضر توصیفی از نوع تحلیل محتوا بود. جامعه آماری این پژوهش، کتابهای درسی دوره اول متوسطه در سال تحصیلی 1398- 1397 بود که توسط دفتر برنامهریزی و تألیف کتابهای درسی، تألیف و چاپ شد. با استفاده از روش نمونهگیری هدفمند، کتاب علوم پایه نهم دوره اول متوسطه انتخاب و تمامی فصول آن برحسب مؤلفههای مدل آموزشی مونتهسوری بررسی شدند. ابزار مورد استفاده، چکلیست محقق ساخته مؤلفههای مدل آموزشی مونتهسوری بود. با استفاده از آمار توصیفی به ارائه جدولهای مربوط به مؤلفههای مدل آموزشی مونتهسوری پرداخته شد. یافتههای این مطالعه نشان داد در محتوای کتاب علوم پایه نهم دوره اول متوسطه بیشتر از همه به مؤلفه محیط یادگیری و کمتر از همه به مؤلفه محتوا و سازماندهی پرداخته شده است. یافتههای این پژوهش میتواند به برنامهریزی برای ارائه محتوا و سازماندهی مناسب در کتابهای درسی علوم تجربی یاری برساند.
مدیریت
سید رسول تودار
چکیده
در این پژوهش به بررسی مقالات منتشرشده اعضای هیئتعلمی دانشگاه آزاد اسلامی واحد تنکابن در منابع معتبر علمی در پایگاههای آیاسآی، آیاسسی و اسکاپوس پرداخته شده است. نوع این پژوهش کاربردی است و به روش کتابسنجی و با استفاده از فن تحلیل استنادی انجام شده است. یافتههای این پژوهش نشان داد در مجموع 7166 استناد توسط این گروه ...
بیشتر
در این پژوهش به بررسی مقالات منتشرشده اعضای هیئتعلمی دانشگاه آزاد اسلامی واحد تنکابن در منابع معتبر علمی در پایگاههای آیاسآی، آیاسسی و اسکاپوس پرداخته شده است. نوع این پژوهش کاربردی است و به روش کتابسنجی و با استفاده از فن تحلیل استنادی انجام شده است. یافتههای این پژوهش نشان داد در مجموع 7166 استناد توسط این گروه در سه پایگاه، که از این تعداد 3917 مورد (55 درصد) به حوزه علوم پایه، فنی و مهندسی 860 مورد (12 درصد) به حوزه علوم انسانی و اجتماعی 2333 (33 درصد) و حوزه پزشکی با 57 مورد و (8/0 درصد) اختصاص داشت. بیشترین میزان استناد (۸7/88 درصد) بهصورت مقالات بوده است. فرضیه پژوهش که اعضای هیئتعلمی دانشگاه آزاد تنکابن در نگارش مقالات علمی بیشتر به مقالات نشریات استناد میکنند را اثبات میکند بیشترین میزان درصد استناد در بین گرایشهای اعضای هیئتعلمی به پژوهشگران گرایش علوم پایه با 55% و کمترین میزان درصد استناد به گرایش پزشکی اختصاص دارد و گرایشهای علوم انسانی و فنی مهندسی با میزان درصد استناد 33% و 12% است. ازلحاظ زبان، منابع انگلیسی بیش از منابع سایر زبانها مورد استناد قرار گرفته بود. میزان استناد به منابع چاپی /الکترونیکی در مقالات اعضای هیئتعلمی کلیه دانشکدهها بسیار بالا بود. فرضیه پژوهش که اعضای هیئتعلمی دانشگاه آزاد تنکابن در نگارش مقالات علمی بیشتر به منابع چاپی استناد میکنند تا منابع غیر چاپی را رد میکند و آن را اثبات نمیکند. میزان کم درصد استنادها به پایاننامهها فرضیه پایاننامهها سهم اندکی در پدید آمدن مقالات پژوهشگران دانشگاه مورد تحقیق را دارد تأیید میکند.